به خانه برمی گردیم
روز جمعه برگشتیم کرج و من بدم بدو مشغول باز کردن ساک های اصفهان و بستن ساک های شاهرود شددم . چون ما می خواستیم دوشنبه با بابایی اینا بریم شاهرود.
روز شنبه هم مشغول درست کردن شام و ناهار شدم و بابایی و مامانی شنبه اومدن خونمون.
یکشنبه هم عمه فاطی و عمه فائزه اینا اومدن پیشمون و شام به دعوت مامان جون همه رفتیم بیرون.
به من که خیلی خوش گذشت فقط شما به خاطر موسیقی زنده بد خواب شدی و یه کم اذیت کردی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی