ماه نهم بارداری

روز شنبه 18 هم با یه طومار سئوال رفتیم مطب دکتر میر اسماعیلی .

وزنم 69 کیلو شده بود و فشارم مثل سابق بود .

بعد از انجام کارهای روتین  هر دفعه , تاریخ دقیق زایمان رو پرسیدیم که دکتر دست گذاشت رو اون تاریخی که من خیلی دوست داشتم و گفت بین روزهای چهارم و ششم می تونید یه روز رو انتخاب کنید و من چون تاریخ 5/5 رو خیلی دوست داشتم اونو گفتیم .

زایمان هم به خاطر بریچ بودن سرکار خانم باید به صورت سزارین انجام بشه .در مورد شیوه ی بیهوشی چون اصلا اسپاینال رو دوست نداشتم  پرسیدم که دکتر گفت ما معمولا جنرال میدیم مگه اینکه خواست خودتون باشه و یا شرایط خاصی وجود داشته باشه .

بابا مهدی هم که خیلی دوست داشت موقع زایمان پیش ما باشه  راجع به این قضیه سئوال کرد که دکتر گفت ریکاوری میشه ولی اتاق عمل نهههههههههههههه.

ولی خدا رو شکر بعدا می تونیم فیلمش رو ببینیم.

خانم دکتر تاکید کرد که صبح چهارشنبه ساعت 6 تا 5/6 بیمارستان باشیم که عمل برای ساعت 8 شروع شه  و مشکلی برای اتاق خصوصی نداشته باشیم .تاریخ مراجعه بعدی 10, 12 روز دیگه است که فکر می کنم آخرین بار باشه  .

بابت این قضیه از یه طرف خوشحالم و از طرف دیگه ناراحت .خوشحال از اينكه بالاخره انتظار داره به سرمي رسه و دخمل گلمو در آغوش مي كشم و ناراحت از اینکه با دوران جنینیت خداحافظی می کنم .

دخترم 9 ماه درون رحم من و با من زندگي كردي و حالا بايد مستقل بشی.

دلم واسه اين دوران سخت ولي شيرين و دوست داشتني تنگ ميشه .بيشتر از همه واسه هر تكونت كه منو شيدا مي كرد.ولی  وقتي به اين فكر مي كنم كه دیگه می بینمت – در آغوش می گیرمت –می بویمت ومی بوسمت و صدای گریه وخنده ات قفل سکوت خونه رو میشکنه دلم آروم میگیره .

      عزیز دلم شمارش معکوس شروع شد .

تا 2 هفته دیگه زندگی دونفره من و بابایی تموم میشه و یه زندگی تازه با یه دسته گل شروع میشه .زندگی سه نفرههههههههههههه.

هفته های باردار ی عبارتند از:

      4/4 پایان 34 هفتگی

      8/4 پایان 8 ماهگی

      11/4 پایان 35 هفتگی

      18/4 پایان 36 هفتگی

      25/4 پایان 37 هفتگی