روشا ساداتروشا سادات، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 19 روز سن داره

✿✿روشا هدیه آسمانی✿✿

امان از این همه وابستگی...

1391/3/20 1:14
نویسنده : مامان الهه
831 بازدید
اشتراک گذاری

عروسکم فدای خوشگلیات بشم . قربون اون مهربونیات اگه تا حالا 70 درصد از وقتم رو بهت اختصاص داده بودم الان به جز تایمی که شب تا صبح خوابیدم و در واقع برای خودم استراحت به حساب میاد همه ی وقتم به تو تعلق گرفته.

عزیزم انقدر این روزا به من وابسته شدی که اگه جلوی چشمت نباشم جیغ میزنی و گریه می کنی .

www.smilehaa.orgwww.smilehaa.org

www.smilehaa.org

 

چند روز پیش اننقدر با بابا مهدی سر این قضیه خندیدیم که نگو .

 

گفتم من تا ازپیچ آشپزخونه دور می زنم برم سراغ یه کاری روشا انقدر گریه می کنه که حد و حساب نداره تاز شانس اوردیم آشپزخونمون اپنه اگه مثل قدیما بود چی میشد؟؟؟

 Kitchen

جیگر طلای مامان درسته شما خیلی دختر فهمیده و با هوشی هستی و دوست نداری مامانی تو خونه دست به سیاه و سفید بزنه و دوست نداری هیچ وقت وارد آشپزخونه بشه ولی مامانی آشپزخونه فقط جای کار کردنو پخت و پز نیست اونجا به خاطر وفور خوراکی و وجود یخچال ای خوشمزه است و جای بسیار خوب و مناسب برای دل ضعفه های مامان الهه است.

Refrigerator

پس عزیز دلم درسته خیلی دوست داری مامانت ترگل ورگل بمونه ولی از اون طرف حساب شکم گرسنمو نمیکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

عاشقتم فرشتته ی آسمونی من

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

نسترن
20 خرداد 91 16:07
سلااااام واااای چه دخملی
منم خوشحال میشم دوستتون شم...با کمال میل و افتخار لینک شدین


مامان پریسا
20 خرداد 91 16:25
وای وای یاد اون موقع پریسا افتادم که اجازه نداشتم چند قدم ازش دور بشم
اشکال نداره مامانی چند وقت دیگه خوب میشه.
طبیعیه که دوری مامانی رو نتونه تحمل کنه


امیدوارممممممممممممم
سحر مامان آراد
20 خرداد 91 18:23
عزیزم با افتخار لینکیدمت
دخمل کلت رو ببوس


آسمونی
20 خرداد 91 19:02
آآآآخی
چه سخته 100 درصد بخوای وقت بذاری و هیچ کاری نکنی ولی بازم شیرینه
امروز سیسمونی روشا جونو توی وبلاگ سیسمونی دیدم . قشنگ بود . ایشالا همیشه سالم باشه دخملتون


آره عزیزم کلا مادر شدن با همه سختیاش شیرینه.امیدوارم مزه اش رو بچشیییییییییی
مامان یسنا
20 خرداد 91 20:47
وای نگو که همین الان که دارم واست مینویسم اینقدر اعصابم از این وابستگی بیش از حد یسنا خورده که نگو. یه کاری کن کمتر وابسته باشه چون بزرگتر بشه اذیتت میکنه.


بسم ا... یعنی یسنا گلی هم !!!وای خدا پس تازه اول راهمممممممممممممم
نارینه
21 خرداد 91 0:47
خدا قوت بده بهت عزیزم

وابستگیشون فکر کنم طبیعیه ... بذارش یه جایی که ببیندت تا بتونی به کارات برسی ...




خب فاصله و مسافت رو چی کار کنم.باید نزدیکم باشه.


خاله نسيم
22 خرداد 91 11:44
از دست اين وابستگي ني ني ها نميدونم بايد چي كاركنيم من كه اجازه ندارم حتي دستشويي برم