روشا ساداتروشا سادات، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 10 روز سن داره

✿✿روشا هدیه آسمانی✿✿

ماه سوم بارداری

1389/11/30 15:19
نویسنده : مامان الهه
698 بازدید
اشتراک گذاری

تو این ماه یک کم حالم بهتر شده بود ولی هنوز هم حالت تهوع داشتم و نمی تونستم آشپزی کنم.

=

از این ماه دیگه سر کار هم نرفتم . همش دلم چیزای تش مثل لواشک و آلبالو و قره قروت  می خواست .چند تا از همسایه ها برام ترشی و لواشک اوردن . خاله فاطی و خاله عفت هم برام آش اوردن .در هر صورت همه واسشون مهم بود مامان چی دوست داره و براش می اوردن .تازه خانم مستجیر (همکارم) هم که چند پا غریبه تر بود واسم کلی آلبالو فریزری اورد که ما 2 تا نوش جان کردیم .

 

تا تاریخ 5 بهمن مصادف با اربعین 40 بار زیارت عاشورام تموم شد و از اون روز تا 40 روز بعد حدیث کسا و زیارت امام زمان رو می خوندم یعنی تا تاریخ 5/12/89 . از وقتی فهمیدم باردارم هر روز هر چه قدر میرسیدم قرآن میخوندم طوری که تا آخر بهمن یک دور قرآن رو ختم کردم .

یه شب تو این ماه رفتیم خونه عمه فاطی اینا . عمه جون کلی به زحمت افتاده بود و غذاهای خوشمزه واسمون درست کرده بود.بابا –عمو بهرام- کیان و شایان هم رفتن استخر و ما با عمه فاطی کلی حرف زدیم و قهوه تلخ رو دیدیم وخندیدیم .

وای خدایا این ماه چه فکرای بدی به سرم زده بود.از طرفی هیچ وزن اضافه نکرده بودم  از طرفی هم واسه ی اینکه تکونای نی نی خوشگلم رو احساس کنم خیلی زود بود به خاطر همین همش احساس می کردم نکنه شما رشد نمیکنی و کوچولو مونده باشی .ولی اصلا این خبرا نبود من خیلی عجول بودم .قد تمام ستاره های آسمون بوس رو لپهای دوست داشتنیت میذارم .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

sama
2 اردیبهشت 90 23:59
آخییییی الهیییی.چقدر با احساس نوشتیو ادم می تونه حس مادر شدن رو از رو حرفات تجربه کنه. نازی نی نی کوچولو.خاله ها خیلی دوست دارنا