روشا ساداتروشا سادات، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره

✿✿روشا هدیه آسمانی✿✿

عید دیدنی ها

1390/1/22 20:29
نویسنده : مامان الهه
631 بازدید
اشتراک گذاری

تو روزای دیگه این ماه یه روز رفتیم عید دیدنی دایجان اینا , شام هم اونجا بودیم .من و مامان جون زودتر رفتیم و بابا مهدی بعد از کارش اومد اونجا .خانم دایی عیدی به من یه جاکلیدی که با سنگهای صورتی خیلی خوشرنگ و زیبا درست شده بود با 50 تومن دادن .هورا

 یه عصر هم با مامان جون رفتیم خونه خانم حقوردیلو ( همسایمون ) واسه عید دیدنی . طفلی زحمت کشیده بود سالاد الویه درست کرده بود .خجالت

 یه روز هم رفتیم خونه ی خانم خلج (یکی دیگه از همسایه هامون ).خانم خلج با فاطمه جون ( عروسشون ) زحمت کشیده بودن واسه ی عصرونه آش و کتلت درست کرده بودن .آش که غذای مورد علاقه ی خودمه و خیلی هم خوشمزه شده بود. کتلت هم غذای مورد علاقه ی باباست . من اونجا همش دلم پیش بابا مهدی بود .ولی خب خانم خلج بنده خدا زحمت کشیدن و واسه بابا مهدی هم دادن اوردیم .خجالت( دستشون درد نکنه ) . خیلی بهمون خوش گذشت .

من برنامه ی عید دیدنی رو اینطوری خیلی دوست دارملبخند .چون یک روز همه ی مثلا دوستان یا فامیل یا همسایه ها خونه ی یک نفر جمع میشن هم نسبتا برای صاحبخونه راحت تره چون هر روز نمیخواد آماده به خدمت باشه هم برای اطرافیان خوبه چون همه همدیگرو یه جا می بینن .بعد از خانم خلج قرار شد خونه ما و خانم کلهر هم باشه .ولی فعلا به ایام فاطمیه بر خورد میکنه .

 راستی خونه خانم خلج اینا همش احساس می کردم معده ام با دنده ام در تماسه و حالت زخم شدگی پیدا کرده واسه همین اصلا نمی تونستم از جام بلند شم .ناراحتنگران(نا گفته نماند این حالت حدود چند هفته ادامه پیدا کرد ) .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)