ایده های مامان برای بعدها
تو این ماه به خاطر ایام فاطمیه ما مدام روضه دعوت بودیم ولی من به خاطر شرایطی که داشتم به جز همسایه ها که خونه هاشون نزدیک بود جایی نمی رفتم . یه روز منزل خانم خلج رفتم, یه روز منزل خانم اخلاقی و یه روزم خونه خانم حقوردی لو اینا .خیلی مراسم های خوبی بود .من هم نذر کردم انشا اله شما سالم و و سلامت به دنیا بیای سال آینده تو این ایام مراسم بگیرم .
امیدوارم خدا بهم این توانایی رو بده که از این جور مراسم ها تو خونمون بگیرم چون به نظرم واقعا برکت و روشنایی خونه رو زیاد می کنه .
اگر عمری باقی باشه امسال به خاطر ورود شما تو اون هفته ای که عید غدیره می خوام یه روزش رو مراسم بگیرم . آخه دقیقا روز عید رو ما هر سال به خاطر بابایی می ریم شاهرود .
یه روز هم با بابا رفتیم واسه ی راهروی دم در از این پرده های شرشره ای ابریشمی گرففتیم و بالاخره اون در کذایی رو برداشتیم . خیلی خوشگل شد .بابا مهدی بعد از این که نصبش کرد گفت خب اسباب بازی روشا هم برای وقتی تو روروئکش میشینه جور شد .دونه دونه نخ های رو می کشه و مدام تکونش میده .
الهی فدات بشم من و بابا مهدی خیلی دوستت داریم که هر کاری تو خونه انجام میدیم بعدهای شما رو تو نظرمون میاریم .
روشای عزیزم اگه می تونستیم تو زندگیمون چیزی بهت بدیم توانایی اینو بهت میدادیم که بتونی خودت رو از چشم ما ببینی اونوقت میدیدی که چقدر واسمون عزیزییییییییییییی.