روشا ساداتروشا سادات، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره

✿✿روشا هدیه آسمانی✿✿

چیدن وسایل اتاق جیگر طلا

1390/3/4 19:02
نویسنده : مامان الهه
839 بازدید
اشتراک گذاری

اولین روز خرداد ماه بود که ما یه کارگر مرد رو که خیلی تعریفش رو شنیده بودم آوردیم که هم خونه هم اتاقی که قرار بود وسایل شما رو بچینیم تمیز کنه .

من و مامان جون هم افتادیم به جون داخل کمد ها و کشوها و بوفه ها .

 

دیگه حسابی همه جا تمییز شد و به قول بابا مهدی یه خونه تکونی حسابی کردیم .انصافا اون آقا هم خیلی تند و تر و تمییز کار کرد .

روز دوم هم طبق قراری که با شرکت بالسا گذاشته بودیم برای شب تولد حضرت فاطمه سرویس رو برای نصب اوردن .کار نصب از ساعت 4 تا 8.5  طول کشید .

بابا مهدی هم طرفای ساعت 6 اومد خونه و یه سبد گل برای من  به خاطر روز زن خریده بود 

و بهم گفت هر چی می خواستم بگیرم دیدم سایزت نیست  گفتم با هم بریم و هر چی خواستی بگیر (ناگفته نماند دلش طاقت نیاورد و فرداش 2 تا مانتو نخی بارداری برام خرید و اومد).

بعد از اینکه نصابها رفتن  بابا مشغول چیدن بر چسب ها بر روی دیوار شد .با اینکه تو چند تا پست قبل دیدی ولی بازم واست عکسش رو میذارم :

برچسب دیوار

  

 

بعدش هم آویز لوسترت رو وصل کردیم  و دونه دونه وسایل (سرویس کالسکه و روروئکت) رو باز کردیم و چیدیم .بعد شام  جات خالی ته چین مرغ خیلی خوشمزه ای رو که تدارک دیده بودم خوردیم .

بعدش بابا که اون روز کلی ازش کار کشیدم زودتر خوابید .

من و مامان جون هم انقدر ذوق داشتیم که مشغول چیدن وسایل داخل کشو ها و کمدها شدیم .با چیدن هر وسیله ای من قربون صدقت می رفتم و مامان جون هم دعا می کرد که انشا اله به سلامتی و دلخوشی از تک تک وسایلت استفاده کنی .من از همه بیشتر یکی واسه آیینه کمدت و یکی هم به خاطر تختت که سالها بعد از مدرسه هم اندازه میشه خوشحال بودم .

 

دیگه ببین چقدر ما طاقتمون تاب شده بود که تا ساعت 1.5 بعد از نصفه شب کل وسایل چیده شده بود .این هم عکس اتاقت :

 

 

 

 

روشا جان,  آسمون با داشتن این همه ستاره به خودش نمی نازه ولی ما با داشتن تو تک ستاره به همه دنیا مینازیم.

 

                                                                                     

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)