9 تا 10 ماهگی دختر گلم در قالب تصویر
اینجا خونه دایی جون مامان الهه است رفته بودیم عید دیدنی.
ای بابا این دیگه چیه دادن دست من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آهان حتما یه خوراکی خوشمزه ست.بذار ببینم...
تو رو خدا ببین هر چی دارم نگاه مامان و بابام می کنم انگار نه انگار .
مامانم که فقط ازم عکس بگیره. بابامم که داره تخمه می خوره.
خب یکی بگه اگه به به چرا توش چراغه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
وای خدا جونم حواسشون بههم بوده توپم واسم اوردن.هورااااااااااااااااا
اینجا خونه خودمونه .تازه از حموم اومدم . مامانم که چی بگم واله . انگار مامانی جونم فقط بهش یاد داده هی عکس بگیره.
مامان صبر کن بشینم همه دارن منو نگاه می کنن.
خودمونیم ها منم خیلی از دوربین خوشم میاد بببینید چشمام چطوری از دیدنش برق میزنه...
تو این عکسم ببینید واسه دوربین چطوری نشستم و ژست گرفتم!!!!!!!!!!!
نمیدونم اونجا چه خبره؟؟؟؟ نکنه میخوان باهام مصاحبه کنن
ادامه مطلب
نه مصاحبه ای در کار نبود. مامانی جونم از بیرون اومد و چون در خونمون باز بود من دیدم و انقدر گریه کردم که مامانم مجبور شد ببرم بالا
اینجا طبقه بالا خونه مامانی جونمه
آخ جون روروئک عزیزممممممممممم.خیلی دوست خوبیه می گید چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟چون :
کمکم می کنه همه جای خونه برم.
هر کی بخواد خوراکی بخوره و بهم نده دستگیر کنم.
تمام چیزای رو میندازم پایین با اینکه اونامی شکنن ولی من هیچیم نمیشه.
به جای پستونک می تونم دونه دونه اسباب بازیهاشو بکنم دهنم واین خودش یعنی این همه به به.
.
.
.
دیگه خودتون برید فکر کنید.انگار من کاشف روروئکم.
اینجا دارم میریم خرید البته با لباس تو خونه.چون اجازه ندادم مامانم بلوزم رو عوض کنه و موهام رو شونه کنه.مامانمم مجبور شد شلوار پام کنه و دستمال سر برام ببنده.
به نظرتون تیپم بده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دلتون میاد بگید بد تیپ؟؟؟؟؟؟ببینید چقدر خوشگل دارم نگاه می کنم؟
اینجا تو تخت پارکم ایستادم
فردای اون شبیه که واسه اولین بار وایسادم یعنی ١٧ اردیبهشته
وای که چقدر کیف میده تازه ببینید یه دستی وایسادم
میدونید دارم به چی فکر می کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟به اینکه وقتی نشستم گل فرشمون بزرگه وقتی وایمیستم کوچیک میشه.
بذارید برم از مامانم بپرسم چرا اینطوری میشه؟
پس فعلا بای بای