به خانه برمی گردیم
روز جمعه برگشتیم کرج و من بدم بدو مشغول باز کردن ساک های اصفهان و بستن ساک های شاهرود شددم . چون ما می خواستیم دوشنبه با بابایی اینا بریم شاهرود. روز شنبه هم مشغول درست کردن شام و ناهار شدم و بابایی و مامانی شنبه اومدن خونمون. یکشنبه هم عمه فاطی و عمه فائزه اینا اومدن پیشمون و شام به دعوت مامان جون همه رفتیم بیرون. به من که خیلی خوش گذشت فقط شما به خاطر موسیقی زنده بد خواب شدی و یه کم اذیت کردی. ...
نویسنده :
مامان الهه
23:54