اردیبهشت پر کار
تو این مدت کارای زیادی انجام دادیم. همونطور که تو پست های قبل گفتم جمعه رفتیم باغ که خیلی خوب بود و خیلی بهمون خوش گذشت.اینم برای یادآوری: شنبه شما رو بردیم دکتر که وزنت 9 کیلو ده بود (ماشاا...) و دکتر از همه چی راضی بود .کلی با خانم دکتر مهربون به خاطر معاینه گوشت دعوا کردی طوریکه همش به شوخی می گفت چه جنگجویی زاییدی اگه پسر بود چی میشد؟؟؟؟؟همش می خواستی وساییلشو ازش بگیری به خاطر همن بهم گفت یه کار کن آروم وایسه منم از خدا خواسته تو مطب به اون آرومی شروع کردم به بشکن زدن .انقدر بابا و خانم دکتر خنده شون گرفته بود که دکتر به خنده گفت تو هم که منتظر یه جرقه بودی که شروع کنی.طبق معمول با خ...
نویسنده :
مامان الهه
1:37